چکیده
علم در دنیا به سرعت در حال پیشرفت است؛ جمهوری اسلامی ایران نیز تا حدّی گرد و غبار چندین دهه عقبماندگی را از چهرۀ علمی کشور با پیشرفتهای بزرگ چند سالۀ اخیر در تولید دانش و فنآوری زدوده است. ولی برای قرار گرفتن در جایگاه واقعی در سطح جهان باید زمان از دست رفته را جبران کرد و به پیشتازی در عرصۀ علم و معرفت رسید. یک چالش اساسی پیش رو این است که آیا مراکز عظیم تولید علم و فنآوری در دنیا با در اختیار داشتن تمام فنآوریهای پیشرفته، بیکار نشسته و منتظر میمانند تا ما گوی سبقت را در تولید دانش از آنها برباییم؟ با توجّه به روشن بودن پاسخ این سؤال، اگر بخواهیم از مسیر تولید دانش غرب استفاده کنیم، مطمئناً همیشه پیرو خواهیم ماند؛ لذا بیشک طی مسیر میانبر با به کارگیری یک فوق فنآوری نرم، راه رسیدن به مقصود است. در این تحقیق سعی میشود این فوق فنآوری نرم که همانا تفکّر بسیجی است، تبیین و تشریح شود. لازم به ذکر است که این ایده برای اولین بار در دیدار هزار نخبۀ علمی کشور با مقام معظم رهبری در دومین همایش ملی نخبگان توسط نگارنده ارائه شد که مورد عنایت معظم له نیز قرار گرفت.
واژگان کلیدی:
فنآوری نرم، تفکّر بسیجی، جهاد علمی، جهاد رزمی.
مقدمه
شناخت دقیق تفکّر بسیجی از آن جهت حائز اهمیت است که انقلاب اسلامی را قادر میسازد تا از آن در عرصههای گوناگون به عنوان عاملی قدرتافزا آن گونه که در دوران سی (30) سال حیات مقدّس این شجرۀ طیبه به خصوص در دوران دفاع مقدّس بروز کرد، بهره ببرد. فنآوری بسیج میتواند نگاهی نو، کاربردی و هدفمند به مفهوم بسیج باشد تا درک از آن را به سطحی فراتر از یک نهاد و سازمان یا کاربرد مشخص ارتقا دهد. این دیدگاه، نوعی دیدگاه مفهومی و فکری است که ایجاب میکند ابتدا دربارۀ واژۀ فنآوری برداشت واحدی ارائه شود و آن گاه بسیج در این چارچوب مورد توجّه قرار گیرد.
از آنجا که مفهوم بسیج به نوعی با مفاهیم خدامحوری، معنویت و تقدّس آمیخته است، باید در نظر داشت که نگاه فنآورانه به آن نباید موجب خدشه در ابعاد معنوی و الهی آن شده و تعبیر مادی از آن شود، بلکه تلاش این است که از این منظر در حوزۀ کاربردی به بسیج نگریسته شود. به عبارتی؛ این نظریه تلاش میکند مفهوم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بسیج را از منظر دانشگاهی نگریسته و شناسایی کند. شناسایی دانشگاهی بسیج موجب میشود با حفظ خمیرمایۀ الهی آن، درک، نهادینهسازی، تشریح، انتقال، سنجش، ارزیابی و توسعۀ آن به شکل علمی در آینده امکانپذیر شود.(ر.ک.به: امام خمینی، 1369؛ خامنهای، 1386)
ادامۀ مقاله بدین شکل ساماندهی شده است که ابتدا به مفهوم فنآوری و زمان پرداخته و بعد، انواع فنآوری تشریح میشود. سپس چگونگی تغییر نظام ارزش بیان شده است و در ادامه، فوق فنآوری نرم و عرصههای کاربردی آن ارائه میشودو در نهایت نیز با نتیجهگیری و ذکر منابع به پایان میرسد.
فنآوری و زمان
فنآوری معادل واژۀ لاتین تکنولوژی (Technology) به معنای «کاربرد دانش علمی برای مصارف کاربردی» و همچنین به معنی «شاخهای از علوم وابسته به علوم تجربی» است(See: www.askoxford.com). همان گونه که در این تعریف مشخص است، واژۀ فنآوری ناظر به دانش در حوزۀ کاربرد است؛ یعنی دانشی که بتواند در حوزۀ عمل وارد شده و تبدیل به یک توان اجرایی شود، فنآوری نامیده میشود. اگر چه در حال حاضر این واژه به طور معمول در حوزۀ صنعتی به کار میرود، امّا از نظر مفهومی چنین اطلاقی وجود ندارد.
در اصل میتوان دانشها را به دو قسمت تقسیم کرد؛ دستۀ اول، دانشهای بنیادی و پایه هستند که فقط در حوزۀ نظری مطرح میشوند و دستۀ دوم، دانشهاییاند که میتوانند کاربرد عملی نیز داشته باشند؛ که میتوان به آنها فنآوری اطلاق کرد.
دانشمندان فنشناس زیادی در گوشه و کنار دنیا در حال ترسیم خط مشی فنآوری و نقش آن در زندگی بشر هستند. این حوزۀ جدید از مطالعات با حوزههای گوناگون دیگری از جمله اقتصاد (Economic)، آیندهپژوهی (Futures Study) و اطلاعات (Information) اشتراک دارد. بنابر این، میتوان دریافت که فنآوری امری است که آیندۀ جوامع و بشریت به آن وابسته است(ر.ک.به: جویینگ، 1387). گسترش فنآوریهای صنعتی مانند روباتیک، ژنتیک، هستهای و نانو و تأثیرات غیرقابل کنترل آن بر جامعۀ بشری، دانشمندانی چون بیل جوی (Bill Joy) از شرکت سان مایکروسیستمز را به نگرانی واداشته است(ر.ک.به: همان). با این فرض میتوان خطیر بودن این حوزه از دانش؛ یعنی فنشناسی و فنآوری را درک کرد.
فارغ از تعریف ماهیت فنآوری و در نگاهی فلسفی، میتوان دریافت که زمان، مفهومی غامض، مبهم و در عین حال اکسیری نایاب و ارزشمند برای بشر است. اهمیت و پیچیدگی، دو خصلت این مفهوم بوده است؛ به حدّی که هنوز نیز فلاسفه را به خود مشغول کرده تا این مفهوم پیچیده را درک و تعریف کنند. این اهمیت بیجهت نیست؛ زیرا زمان به طور بیواسطه به مفهوم دیگری به نام «عمر» گره خورده است. جاودانگی و استفادۀ بیشتر از زمان، جزء ابتداییترین آرزوهای انسان بوده و هنوز نیز در رأس رویاهای اوست. در واقع؛ هدف اصلی، به دست آوردن جاودانگی است؛ امّا بدیهی است که تعداد کمی از انسانها به این رویای فروخفته فکر میکنند. بنابر این، با یک درجه تنزّل، بشر به دنبال افزایش عمر است. توسعۀ دانشهای تجربی، اعم از طب و فیزیک را میتوان تلاش بشر برای درک قوانین حاکم بر طبیعت به منظور تسلّط بر آن و حذف و تقلیل عوامل کاهش عمر تعبیر کرد. راه دیگری نیز برای بشر وجود دارد و آن انجام سریعتر کارهاست؛ به این معنی که انجام کارها در واحد زمانی کوچکتر صورت گیرد. با این کار، زمان در اختیار را میتوان به قطعات بیشتری تقسیم کرد و از آن بهره جست.
بشر را در آستانۀ اختراع چرخ تصوّر کنید. حمل وسایل برای انسان به روش به کول کشیدن، مشقّتبار، محدود و از همه بدتر بسیار زمانگیر بود. بشر با اختراع چرخ به عنوان یک فنآوری بسیار مهم توانست بر این محدودیت غلبه کند و زمان یک روزهای را که برای حمل یک بار 500 کیلویی نیاز بود، به چیزی در حدود یک دهم کاهش دهد. سایر فنآوریها را نیز از این منظر میتوان مشاهده و مورد بررسی و مطالعه قرار داد. هر فنآوری تلاش کرد تا این واحد زمانی را کوچک و کوچکتر کند تا جایی که امروزه بشر میتواند کارهایی را در میلیونیم ثانیه انجام دهد. امّا آیا این پایان تلاش است؟ قطعاً خیر؛ زیرا هنوز کارهای زیادی هست که واحدهای زمانی طولانی نیاز دارد. رقابت بشر برای انجام سریعتر کارها بسیار حیاتی است. هنوز نیز حمل بارهای سنگین ساعتها، روزها و ماهها وقت نیاز دارد و انجام برخی کارها شاید سالها زمان نیاز داشته باشد. به عنوان مثال، رشد اقتصادی، یک امر زمانبر است که واحدهای زمانی در حد چندین سال را به خود اختصاص میدهد. یک جامعه برای ارتقای رشد اقتصادی از 2% به 5%؛ یعنی تنها سه درصد افزایش رشد اقتصادی، ممکن است 10 سال سرمایهگذاری، تلاش، برنامهریزی و کار مداوم میلیونها انسان را نیاز داشته باشد. امّا از نظر رقابت زمانی، تفاوتی با کارهای در حد چند ثانیه ندارد؛ زیرا جامعهای که زودتر به رشد اقتصادی برسد، بر دیگران غلبه کرده، از منابع اشتراکی بیشتری بهره میبرد.
انواع فنآوری
با توجّه به حوزۀ کاربرد فنآوری، دانشمندان در سالهای اخیر برای این حوزه، دستهبندی خاصی را مطرح کردهاند. فنآوری نرم و فنآوری سخت، رایجترین دستهبندی از فنآوری است. فنآوری سخت اصطلاحاً به آن دسته از منابع دانشی گفته میشود که با هدف «تأثیر بر ماده» توسعه مییابند که به طور مشخص میتوان به فنآوریهای هستهای (Nuclear Technology)، نانو ((Nano Technology، زیستی (Biotechnology) و اطلاعات (Information Technology) اشاره کرد. فنآوری نرم به گروهی از فنآوریها که ناظر بر باورها، تفکّرات، تعاملات اجتماعی و به عبارتی؛ ناظر بر «ذهن بشر» است، اطلاق میشود؛ مانند فنآورهایی که روشهای نوین مدیریتی را مطرح میکنند(ر.ک.به: نلیس، 1373). با توجّه به تعریف فنآوری نرم و نیاز به یک راهبرد جدید برای دستـیابی به مسـیرهای میانبر، تفکّر بسیجی به دلیل سر و کار داشتن با تفکّر، فرهنگ، باورهای دینی و دارا بودن قدرت فوقالعاده، فوق فنآوری نرم نامیده میشود.
جریان فنآورانۀ علوم انسانی ابتدا توسط مؤسسه نومورا (ژاپن) در سال 1990 طی یک سند مهم مطرح شد. نکتۀ قابل توجّه و مهم در این سند، این بود که فنآوری نرم نوع تکاملیافتهای از فنآوری است که در قرن بیست و یکم ظهور خواهد یافت. نگاهی فنآورانه به انسانشناسی که پیدایش آن از شرق آسیا به خصوص چین و ژاپن بوده و پس از آن توسط دیگران دنبال شد، امروزه جریان مهمی از مدیریت فنآوری در جهان را به خود اختصاص داده و صدها کتاب و مقاله دربارۀ آن منتشر شده است.(ر.ک.به: جویینگ، 1387)
در اصل باید گفت فنآوری نرم از جریان هدایت شدۀ اثرگذاری روی باورها و اجتماع سخن میگوید و این متفاوت از اثرگذاری فنآوری بر علوم انسانی است؛ زیرا مبحث مهمی نیز میان اندیشمندان از تأثیر فنآوریهای نوین و تأثیرات آن بر اجتماع مطرح است. امّا آنچه مورد بحث ماست برداشتی فنآورانه از باورها و ذهن انسان است. در اینجا مباحثی تحت عنوان درک جدید از دانش، نوسازی فنآوری و نرم شدن فنآوری مطرح میشود که در جای خود قابل بررسی و مطالعه است. آنچه مهم است تأثیر فنآوری نرم بر فنآوری سخت است؛ زیرا آن گونه که گفته شد، فنآوری نرم مرتبط با ذهن و فنآوری سخت مرتبط با ماده یا به عبارتی؛ مرتبط با سایر اعضای بدن است. بنابر این، ارجحیت و تسلّط فنآوری نرم بر فنآوریهای سخت را میتوان متناسب با تسلّط ذهن بر سایر قوای بشر دانست.(ر.ک.به: نلیس، 1373) آنچه در مقالات علمی از آن به ذهن تعبیر میشود را میتوان ویژگی غیرمادی انسان دانست که این نکته به برداشت جهانبینانه و فلسفی مکاتب مختلف به انسان وابسته است. فنآوری یک سیستم دانشی قابل اجراست که دانش، مهمترین منبع آن است. با رویکرد جدید فنآوریها تحت عنوان فنآوری نرم، حوزۀ منابع دانش گسترش یافته و همین امر موجب نرم شدن فنآوری شده است. به عبارت دیگر؛ دانشهای طبیعی، غیر حسی، دانش تشخیصی، علوم اجتماعی و فرهنگ نیز میتوانند به عنوان منابع دانش برای فنآوریها مطرح شوند. بر اساس تحقیقات انجام شده، به وضوح مشاهده میشود که منابع دانش غیر طبیعی و غیر علمی بر روند توسعۀ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اثرگذاری روزافزونی یافتهاند. این منابع حتّی در جنگها نیز اثرگذار شده و تأثیرات روحیه و عوامل باوری و روانشناسانه به عنوان عوامل قدرتآفرین در کنار آموزشهای رزمی، تاکتیکی، تجهیزات و سلاحهای فنی، مطرح شدهاند.
شکل 1 نمایی از سیستم فنآوری را نشان میدهد
شکل 1: نمای سیستم فنآوری
تغییر نظام ارزشی ) (Value System
با درک جدیدی که از دانش و منابع آن به دست آمده، مشاهده میشود که نظام ارزشی در جهان به سرعت در حال تغییر است. در پژوهشهای اقتصادی که توسط محقّقان در آمریکا انجام شده، صنایع به سه دسته به نسبت سختی تقسیمبندی شدهاند: دستۀ نخست صنایع سخت مانند مکانیک سنگین، دستۀ دوم صنایع غذایی و دستۀ سوم صنایع تفریحی هستند. با مشاهدۀ جدول 1 میتوان روند رو به رشد نرم شدن صنایع و تغییر نظام ارزشی اقتصادی را ملاحظه کرد.(ر.ک.به: اولریش و بانک، بیتا)
جدول 1: سهم تولید ناخالص ملی از سه بخش صنعت در ایالات متحده
سال | صنعت سخت | صنعت نیمه سخت | صنعت نرم |
1899-1889 | 8.25 | 7.37 | 5.36 |
1929-1919 | 2.11 | 3.41 | 5.47 |
1953 | 9.5 | 4.48 | 7.45 |
1955 | 5 | 3.38 | 7.56 |
1960 | 3.4 | 2.38 | 5.57 |
1965 | 7.3 | 1.38 | 2.58 |
1970 | 3 | 38 | 59 |
1980 | 8.2 | 36 | 2.61 |
1985 | 3.2 | 1.33 | 6.64 |
1987 | 1.2 | 4.31 | 5.66 |
1990 | 9.1 | 6.31 | 4.66 |
1994 | 7.1 | 45.22 | 85.75 |
شکل 2: نمودار سهم تولید ناخالص ملی از سه بخش صنعت در ایالات متحده
بر این اساس است که سهم پیروزی در جنگها از قدرت نرم، اعم از قدرت روحی، ارادۀ سربازان و ایمان به هدف، هم اکنون مورد مطالعۀ آکادمیهای نظامی دنیاست. روحیۀ سربازان امروزه بیش از پیش اثربخش و جایگاه ارزشی آن افزوده شده است. مطالعۀ جنگ هشت سالۀ ایران و عراق (دفاع مقدّس) و جنگ سی و سه روزۀ رژیم صهیونیستی با لبنان، به طور کامل این نرم شدن را در عرصۀ نظامی نیز هویدا میکند.
برتری قدرت نرم بر توان فنآوریهای تسلیحاتی به خوبی به اثبات رسیده است. در طی دوران دفاع مقدّس، روحیه و تفکّر بسیجی که اکنون میتوان آن را یک فوق فنآوری نرم نامید، کارکرد خود را به خوبی نشان داد. این روحیه در مراحل گوناگون طرّاحی راهبردی جنگ، طرّاحی عملیات و انتخاب تاکتیک، رزم انفرادی، خلّاقیت در مهندسی، پشتیبانی و لجستیک و سایر عرصهها برتری خود را بر قدرتهای سخت که در آن زمان به ماشین جنگی صدام و اربابان شرق و غرب او معروف بود، نشان داد.
ناگفته نماند که ریشههای این قدرت در متون مکتبی ما به وضوح مشاهده میشود. لذا آنچه امروز موضوع چالش برانگیز تقابل فنآوریهای نرم و سخت است، قرنها پیش در قرآن مجید به مسلمانان آموزش داده شده است:
اى پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه مىکنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند، پیروز مىگردند؛ چرا که آنها گروهى هستند که نمىفهمند! هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد و دانست که در شما ضعفى است؛ بنابر این، هرگاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز مىشوند؛ و اگر یک هزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد! و خدا با صابران است.(انفال، آیه 66-65)
عناصر «تشویق»، «استقامت»، «ضعف»، «دانستن» و «صبر» که در متن آیه به آن اشاره شده است، همگی ویژگیهای روحی هستند که به عنوان عوامل قدرت و پیروزیآفرین معرفی شدهاند. بنابر این، نرم شدن عرصۀ نظامی نیز در حال شکلگیری است. گروههای کوچک مقاومت لبنانی و فلسطینی با دارا بودن حداقل امکانات تسلیحاتی سختافزاری غیر قابل مقایسه با ارتش رژیم صهیونیستی، به رویارویی برخاسته و پیروزیهای بزرگی به دست آوردهاند. شکلگیری و قوّت یافتن فرایند جنگ روانی و رسانهای به این ادّعای نرم شدن نظامیگری، صحّه میگذارد.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که همان گونه که قدرت نرم از گذشته نیز مورد توجّه بشر بوده و امروز پررنگ شده، باید دانست که نقش فنآوریهای سخت نیز حذف نشده و احتمالاً نخواهد شد، بلکه به مرور زمان نقش اصلی را فنآوریهای نرم خواهند گرفت. در واقع؛ فنآوری نرم، فنآوری سخت را کارا کرده و آن را بارور میسازد.(بشیریه، 1380؛ علیآبادی، 1367)
بسیج به عنوان یک فوق فنآوری نرم
ظهور تمام فنآوریها در جهت افزایش کیفیت، افزایش سرعت انجام کار و استفادۀ بهینه از زمان بوده و علم و فنآوری عامل قدرتافزا برای تمدّنهاست. با توجّه به این مطلب و بیان بخشهای گذشته، اکنون میتوان تفکّر بسیجی را به راحتی، یک فوق فنآوری نرم نامید.
مفهوم بسیج به معنای مصطلح امروزی که از آذر سال 1358 توسط رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به این اسم نامیده شد، ابتدا در کاربردی نظامی تبلور یافت. این امر عجیبی نیست؛ زیرا ضرورت محافظت از انقلاب اسلامی در بدو پیدایش آن، ایجاب میکرد که سازمانی نظامی با قدرتی فراتر از قدرت دشمنان آن روز انقلاب و همین طور فراتر از قدرت نیروهای مدافع انقلاب؛ یعنی ارتش جمهوری اسلامی در آن روز، از این نهال نوپا محافظت کند. بنا بر آنچه در سالهای بعد نیز توسط رهبر کبیر انقلاب و پس از ایشان، مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای به عنوان رهنمود بیان شده، مشخص میشود که بسیج یک سازمان صرفاً نظامی نبوده و نیست و بالاتر از آن، حتّی سازمان هم نیست؛ اگر چه جلوهای از آن در سازمان نیروی مقاومت بسیج جلوهگر شده است.(ر.ک.به: امام خمینی، 1368)
این فوق فنآوری نرم، مجموعهای از دانشهای انسانی و غیرطبیعی است که با همراه داشتن مؤلّفههایی چون: صبر، تلاش، استقامت، ایمان و دانایی، توانسته است دوران آزمایش بزرگ دفاع مقدّس را با موفقیت پشت سر بگذارد. کارکرد موفق فوق فنآوری نرم در این دوران در عرصههای نوآوریها و حرکتهای پیروزیآفرین، تمام محاسبات قبلی دشمنان را به هم زد. این فنآوری توانست اندک توان تسلیحاتی موجود در کشور را به طرز اعجابانگیزی در مقابل جبهۀ مجهّز و گستردۀ دشمن به کار گیرد.
فوق فنآوری نرم در زمان دفاع مقدّس به طور معجزهآسایی سرنوشت جنگ را عوض کرد و توانست حیات و تداوم انقلاب اسلامی را حفظ کند. همچنین فنآوری مذکور به عنوان یک مفهوم انسانی و اجتماعی با کارکردی اجتماعی و انسانی توانست در یک عرصه به پیروزیهای چشمگیری برسد. بررسی مؤلّفههای این فنآوری در عرصۀ نظامی، مجالی مفصّل میطلبد؛ امّا آنچه مهم است موفقیت آن در دفاع مقدّس با حداقل امکانات سختافزاری، به کارگیری شیوۀ مدیریتی جدید و اعتقاد شدید به باورهای دینی و رفتارهای اجتماعی، فنآوری نرم بودن بسیج را اثبات میکند. با این نگاه میتوان این فنآوری را ارزیابی و کارکردهای دیگری نیز برای آن بازتعریف کرد.
1. فرهنگ انجام کار گروهی؛
2. منتظر کسی جهت فراهم کردن شرایط و امکانات نماندن؛
3. عدم تأکید بر منافع شخصی و پرهیز از غرور و حسادت؛
4. خطرپذیری و نوآوری؛
5. تلاش خالصانه و خستگیناپذیر در سایۀ توکّل به خدا.
با به کارگیری این ویژگیها ضمن تحقّق هدف مورد نظر و رفع همۀ موانع، مطابق وعدۀ قرآنی، نصرت الهی برای مجاهدان راه خدا تضمین شده است. «ان تنصروا الله ینصرکم»، «من یتق الله یجل له مخرجا» و «و اتقوا الله و یُعَلمکم الله» نمونههایی از آیات روشن خداوندند. مطالب ذکر شده، ادّعا یا قصه نیست، بلکه علمای بزرگی را میتوان یافت که از این آبشخور به مقامات عرفانی و علمی رفیعی در تاریخ تمدّن اسلامی- ایرانی نایل شدهاند.
قطعاً استخراج و تشریح تمامی ویژگیهای این فنآوری نیز در این مجال نمیگنجد، امّا آنچه ضروری است باید دانست که این فنآوری مؤلّفهها و ویژگیهای خاص خود را دارد که باید به شناسایی و باز تعریف آن به طور دقیق و مفصّل پرداخته شود تا این فنآوری به طور کامل شناسایی و نهادینه شود. بیشک کاربرد این فنآوری در عرصههای دیگر نیز امکانپذیر، بلکه ضروری میباشد. امّا نکتۀ مهم آن است که کاربرد درست و مؤثّر فنآوری بسیج در عرصههای دیگر (به جز نظامی) مستلزم شناخت دقیق و بازتعریف آن است.
عرصههای کاربرد فوق فنآوری نرم
با نگاهی به فلسفۀ انقلاب اسلامی و جریان آن در سه دهۀ گذشته و روند تحوّلات شرایط قدرت در جهان و منطقه و نگاهی تطبیقی به رهنمودهای مقام معظم رهبری و همین طور با عنایت به سند چشمانداز بیست سالۀ نظام جمهوری اسلامی، رسیدن به قلّههای رفیع ترقّی و توسعۀ جمهوری اسلامی یکی از ضروریترین شرایط حیات انقلاب اسلامی به نظر میرسد. به این معنی که عدم نیل به اهداف چشمانداز بیست ساله و نرسیدن به جایگاه مطلوب جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی، حیات انقلاب اسلامی را به عنوان یک جریان سعادتآفرین و نجاتبخش برای جهانیان تهدید میکند. رسیدن به نقاط مشخص شده در چشمانداز بیست ساله و اهداف غایی جمهوری اسلامی، نیازمند رشدی سریع، پرشتاب و بیش از حد معمول کشورهای در حال توسعۀ دنیاست. در این میان، نقش حیاتی عنصر زمان بار دیگر خودنمایی میکند. زمان متوقف نمیشود و نه تنها کانونهای قدرت جهانی و کشورهای رقیب نیز منتظر توسعه و قرار گرفتن جمهوری اسلامی در جایگاه رفیع جهانی نمیمانند، بلکه با آن به مقابله نیز برمیخیزند و هم اکنون نیز برخاستهاند. فائق آمدن بر این شرایط و تنگناها، رشد و پیشرفتی مضاعف را میطلبد؛ لذا نیازمندی به این فوق فنآوری نرم بیشتر از هر زمانی دیگر احساس میشود تا بتواند ما را در رسیدن به اهداف خود یاری کند.
عرصههای مدیریتی در شاخههای گوناگون علمی، فنآوریهای سخت، اقتصادی، صنعتی، عمرانی، سیاسی، فرهنگی و حتّی نظامی، جایگاههایی حیاتیاند که نیاز مبرم به استفادۀ از فنآوری بسیج همانند میدان دفاع مقدّس دارند. برای اثبات این مطلب، نگاه به نتایج عملیات یکسالۀ اول جنگ و عملیاتهای غرورآفرین بعد از آن به خوانندگان محترم پیشنهاد میشود. فنآوری بسیج خواهد توانست با تحوّل در نگاه سنّتی به این مقولهها، آنها را کارا کرده و بر رقیبان خود پیروز کند. فنآوری بسیج خواهد توانست با دمیدن روح در کالبد فنآوریهای سختی که هم اکنون در اختیار داریم، آنان را به ابزاری کارامد برای چرخش چرخهای نظام جمهوری اسلامی تبدیل کرده و برای حرکت دادن آن به سمت قلههای افتخار و بزرگی یاری رساند.
فنآوری بسیج اکسیری است که مسهای سرد و سخت را به طلای ارزشمند تبدیل میکند و حرکت انقلاب اسلامی ما را از این گرفتاریها نجات خواهد بخشید. این راه، باور و مطالعه و درک صحیح از ابزار و امکانات را میطلبد. فنآوران بسیج باید مانند دوران دفاع مقدّس بدون انتظار یاری از هر فرد و گروهی و سیستمی، خود به پا خیزند و با به کاربردن ابزار فنآورانۀ خود، یک بار دیگر ارزشهای بیکران بسیج را به نمایش بگذارند. معمار بزرگ این فنآوری؛ یعنی حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری خود بزرگترین فنآوران بسیج بودند و کلام آنان بهترین یاریرسان ما در بازشناخت مفهوم بسیج و فنآوری بسیج خواهد بود.
نتیجهگیری
به کارگیری این فنآوری در جهاد رزمی به وسیلۀ نخبگان آن عرصه؛ یعنی شهیدان چمران، شیرودی، کشوری، بابایی، آبشناسان، همت، خرازی، زین الدین، باکری و غیره، سبب ماندگاری ایفای نقش تاریخی و ملی برای آنها شد. در حال حاضر نیز جهاد باقی است، ولی میدان عوض شده است؛ یعنی اگر زمانی در جهاد رزمی، محورهای شلمچه، فکّه، طلائیه و غیره خط مقدّم ما بودهاند، در عرصۀ علم و فنآوری؛ یعنی در جهاد علمی، خط مقدّم محورهای نانو، هستهای، آیرودینامیک، رایانه، الکترونیک و غیره است و هدف، شکستن مرزهای دانش این محورها میباشد و نخبگان علمی نیز میتوانند با به کار بسـتن این فنآوری در محـورهای مختلف جهاد علمی، ضمن جبران عقبماندگی، نقش ملی و دینی خود را ادا کنند.
البته این فوق فنآوری نرم چیز غریبهای نیست و ریشه در مکتب اسلام و تشیّع دارد و منشور آن در کلام امام خمینی(ره) به عنوان معمار این فنآوری آمده است و آن فنآوری تفکّر بسیجی است که همانند کیمیا، به هر عرصهای که وارد شود آن را متحوّل میکند و این ظلم بزرگی است که آن را مختص عرصۀ نظامی بدانیم.