در همین حال استکبار جهانی بعد گسترده استکبار با دایره وسیع جهانی است. در این اصطلاح فاعل صفت استکبار، دیگر یک شخص نیست بلکه یک دولت و نظام حکومتی است. نظامهای حکومتی که خود را در جایگاه برتر میبینند، معیار حق را اندیشهها و خواستههای خود میدانند، تمام حق برخورداری از امکانات و پیشرفت و توسعه را برای خود و مردم خود قائل بوده و به ظالمانهترین ابزارها درپی به استثمار کشیدن ملل دیگر برای رسیدن به آمالشان هستند. خواسته این حکومتها تنها به این ختم نمیشود، بلکه فراتر از آن را خواستارند آنها میخواهند که تمام جهان مطابق میلشان رفتار کند، تمام سیاستها و برنامهها در راستای سیاستها و اندیشههای آنها بوده و فرهنگ حاکم برجهان همان فرهنگ مورد قبول آنان باشد.
* استکبار از دیدگاه قرآن
واژه استکبار با مشتقات آن، در مجموع ۴۸ بار در قرآن کریم ذکر شده است. از مجموع این ۴۸ باری که نامی از استکبار در قرآن به میان آمده است، ۴ مورد آن به استکبار ابلیس و بقیّه به استکبار انسان اشاره دارد. البته قابل ذکر است که در آیات شریفه قرآن کریم ماده «عُتُوّ» و برخى مشتقات آن نیز به معناى استکبار است.
قرآن کریم عدم تمکین و تواضع انسان در برابر فرمان خداوند و انبیاء را مصداقی از استکبار ذکر میکند. چنانکه در همین ارتباط در آیه ۳۱ سوره جاسیه آمده است:«و امّا کسانى که کافر شدند[به آنها گفته مىشود:]مگر آیات من بر شما خوانده نمىشد و شما استکبار کردید و قوم مجرمى بودید؟!» در واقع این آیه شریفه، کسانی را مستکبر معرفی میکند که حاضر به پذیرفتن حق و حقیقت و سخن خداوند و فرستادگان برحقش نیستند یعنی کسانی که با روحیه خودبزرگبینی حاضر نیستند در برابر سخن و دستورات الهی تمکین کنند.
تاکید قرآن بر نفی این روحیه، تنها به این آیه ختم نمیشود بلکه در آیه ۸۷ سوره بقره نیز خداوند سرپیچى امتها از بعضى فرمانهاى الهى که پیامبران از جانب خداوند آورده و مطابق میل آنان نبود و همچنین تکذیب برخى پیامبران و قتل برخى دیگر به دست مستکبران را بیان مىکند و مىفرماید:«ما به موسى کتاب (تورات) دادیم و بعد از او، پیامبرانى پشت سر هم فرستادیم و به عیسى بن مریم دلایل روشن دادیم و او را به وسیله روحالقدس تأیید کردیم. آیا چنین نیست که هر زمان، پیامبرى، چیزى بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او تکبر کردید(و از ایمان آوردن به او خوددارى نمودید) پس عدهاى را تکذیب کرده و جمعى را به قتل رساندید؟!»
در همین ارتباط، تدبر در آیات قرآن کریم خصوصا در دو آیهای که ذکر شد نشان از آن دارد که با ویژگیهایی که خداوند برای مستکبران ذکر میکند، خلق و خوی استکباری به زمان حاضر و یا چند صد سال پیش بر نمیگردد بلکه ریشهی این خلق و خوی ناپسند را باید در آغاز خلقت انسان جستجو کرد. آنجا که وقتی خداوند باری تعالی از ابلیس خواست تا در برابر آدم سجده کند، در حالی که تمامی فرشتگان سجده کردند اما وی از اطاعت امر الهی سرپیچی و با تکبر و غرور، خود را برتر از مقام و جایگاه آدم دانست و سوگند یاد کرد تا از آن زمان به بعد برای گمراهی بشر تلاش کند.
امام علی(ع) نیز در خطبه قاصعه این موضوع را مورد اشاره قرار داده و ابلیس را سردمدار و پیشرو مستکبران جهان معرفی میکند.
اما قرآن کریم به ریشههای استکبار نیز اشاره میکند و دلایل و زمینههایی را برای ایجاد این روحیه در انسانها ذکر میکند که عبارتنداز:
۱- برخورداری از قدرت و ثروت مادی و مغرور شدن به داراییهای ظاهر فریب( آیات ۵۱ زخرف، ۷۶ قصص و ۱۵ فصلت)؛
۲- کرنش در مقابل صاحبان قدرت و ثروت و عدم استقلال در تفکر و اندیشه(آیات ۴۷ غافر و ۳۱-۳۳ سباء)؛
۳- نژادپرستی و خود را گروه برتر قلمداد کردن(آیات ۷۵ و ۷۶ صاد)؛
۴- غرق در قدرت و توان پوشالی خود شدن و غفلت از قدرت خداوند(آیات ۱۵ فصلت و ۷۸ قصص).
البته قرآن تنها به معرفی علل و زمینههای شکلگیری خلق و خوی استکباری در انسانها بسنده نکرده و راههای مقابله با این خوی رذیله را نیز معرفی میکند. مهمترین راهکارهای قرآن عبارتند از:
۱- صبر، استقامت و پایداری در برابر ظلم مستکبران و تحمل مشکلات و گرفتاریها(آیه ۱۳۷ اعراف)؛
۲- وجود رهبرى صالح و شایسته و یاران و حامیانی صدیق(آیه ۷۵ نساء)؛
۳- اتحاد و انسجام(آیه ۱۰ الحجرات)؛
۴- تحقیر و شکستن شکوه دروغین مستکبران(آیات۷۱ یونس و ۷۲ طه).(۲)
در همین ارتباط باید تاکید شود که قرآن نه تنها روحیه استکباری و عمل مستکبران را مورد نکوهش قرار میدهد بلکه مستضعفان را نیز به دلیل پیروی و کرنش در مقابل مستکبران مورد سرزنش قرار داده و آنان در ردیف بیدادگران معرفی میکند. خداوند در آیه ۳۱ سوره سبأ، گروه مستکبران و گروه مستضعفان پیرو را بیدادگر میداند. از نگاه این آیه، دو گروه مستضعفان و مستکبران هر دو مقصرند و نمیتوانند بار مسئولیت و عذاب دیگری را بر دوش کشند؛ نه مستکبرانی که ظلم میکنند و نه مستضعفانی که از مستکبران پیروی کرده و با اختیار کفر را انتخاب کردهاند.
قرآن کریم که سرشار از آیات روشنگریست به وضوح موضوع استکبار را مطرح کرده و ضمن نفی آن، آثار شوم آن بر اجتماع را مورد تشریح قرار میدهد. در همین راستا اصول و ارزشهای اسلام نیز برگرفته از این همین آیات است. آیاتی که خداوند در آن وعده پیروزی نهایی را به تقوا پیشگان میدهد(اعراف، آیه ۱۲۸) و صالحان را وارثان زمین معرفی میکند(انبیاء، آیه ۱۲۵). بنابراین دیگر تردیدی باقی نمیماند که استکبار نابود شدنیست و این قیامکنندگان علیه ظلم و استکبار هستند که پیروزند و در نهایت حکومت صالحه جهانی به رهبری قائم آل محمد(عج)تشکیل خواهد شد(قصص، آیه ۵).
* انقلاب اسلامی و استکبار جهانی
بدون شک یکی از شعارهای محوری انقلاب اسلامی ایران، موضوع مبارزه با استکبار جهانی است. ملت ایران از سالها قبل از وقوع انقلاب اسلامی همواره سیلیخورده دست استکبار و ظالمانه زمانه بوده و بواسطه ظلم و ستم آنها، خسارات و زیانهای زیادی متحمل شدند. خسارات مادی و معنوی که زن و مرد و پیر و جوان این مرز و بوم را گردهم آورد تا با تاسی از آیات رحمت به ریسمان الهی چنگ زده و با حفظ اتحاد و انسجام خود در مقابل ظلم قیام کنند و همچنان که قرآن وعده پیروزی قیامکنندگان علیه ظلم را داده است، به ظفر برسند.
اما وقوع انقلاب اسلامی پایانی بر ظلم و استبداد مستکبران جهان نبود. بلکه نقطه شروعی بود بر دشمنیها برای شکست و نابودی این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی توسط حکومتهای مستکبر.
از همان آغارین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، اقدامات خصمانه برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی آغاز شد. غرب و در راس آنها ایالات متحده آمریکا که تفکر و نفوذ خود در ایران را در خطر دیدند و کاملا به این مسئله واقف بودند تا زمانی که این کشور با تفکر و اندیشههای اسلامی و شیعی اداره میشود تفکر و اندیشههای آنها دیگر جایگاهی ندارد و سلطه آنها عملا از دست رفته است، اقدامات خود علیه این ملت و حکومت را آغاز کرد.
این کشورها برای براندازی نظام از هیچ اقدامی فروگذار نکرد. از تحریک قومیتها برای ایجاد آشوب و تجزیه کشور گرفته تا حمله نظامی و در ادامه تهاجم شدید فرهنگی و اعمال انواع تحریمها، سرفصل اقدامات علیه این انقلاب است که همچنان ادامه دارد.
از همان ابتدای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی، حرکت خودجوش تسخیر سفارت آمریکا در ایران از سوی ۴۵۰ نفر از دانشجویان پیرو خط امام(ره) در راس اخبار خبرگزاریهای جهان قرار گرفت.
حرکتی که در ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ش منجر به گروگان گرفتن ۵۳ کارمند آمریکایی سفارت به مدت ۴۴۴ روز و تحقیر یکی از پایههای اصلی ابرقدرتی جهان یعنی ایالات متحده آمریکا شد.
در واقع این اقدام، ایالات متحده را بیش از پیش نگران و عصبانی کرد. خطر برای این کشور کاملا احساس شد و دیگر تردیدی باقی نبود که این نظام نباید ادامه حیات دهد.
مجموعه شرایط از تفکر ضد استکباری و ظلمستیزانه انقلاب اسلامی و شعار صدور ارزشهای اسلام و انقلاب گرفته تا اقدام خودجوش دانشجویان زمینهای را فراهم کرد تا غرب حرکات خصمانه خود برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را شدت بخشیده و توان و انرژی مضاعفی را مصروف این امر کنند.
تسخیر لانه جاسوسی، بهانه مناسبی برای ایالات متحده بود تا اقدامات خود علیه جمهوری اسلامی را کلید بزند. این کشور در اولین اقدام، طرح کودتا علیه نظام را طراحی کرد که با امدادهای غیبی خداوند این اقدام با طرز فضاحتگونهای در صحرای طبس شکست خورد و در ادامه جنگ ۸ ساله بر ایران تحمیل شد. هر چند آغازگر این جنگ، صدام و دولت بعثی عراق بود اما جهانیان حمایتهای بیدریغ غرب را به وضوح مشاهده کردند و ناظر بودند، زمانی که ایالات متحده از این طریق نتوانست راه به جایی ببرد به صورت مستقیم و آشکار با حمله به هواپیمای ایرباس و سکوهای نفتی متعلق به ایران وارد جنگ نظامی علیه این کشور شد.
اما این اقدامات سخت و نظامی موثر واقع نشد و با وجود تمام خسارات مادی که برای ایران داشت نام ایران را بیش از پیش در جهان مطرح کرد و باعث کسب وجهه بینالمللی برای این کشور شد.
غرب که به این موضوع واقف بود، حرکات خصمانه خود را با رویکردی فرهنگی دنبال کرد و اکنون طی برنامهای درازمدت موضوع تهاجم فرهنگی و اقدامات نرم را علیه نظام جمهوری اسلامی در پیش گرفته است. موضوعی که مقام معظم رهبری از همان آغاز این حرکت، با بکارگیری عناوینی همچون شبیخون فرهنگی و تهاجم فرهنگی هشدارهای لازم را دادند و اکنون هم بعد از وقایع پس از انتخابات خطر جنگ نرم را گوشزد میکنند.
در همین حال، از آغاز دهه ۷۰ شمسی، غرب انواع ابزارهای فرهنگی را در جهت کمرنگ کردن ارزشهای انقلابی و اسلامی و ترویج ابتذال و فرهنگ غربی در جامعه ایران به کار گرفت و در حال حاضر هم به هر وسیلهای تلاش میکند تا مانع از ترویج ارزشهای اسلامی و انقلابی ایران نه تنها در خود این کشور بلکه در میان کشورهای منطقه و سایر نقاط جهان شود.
راهاندازی دهها شبکه ماهوارهای و صدها سایت اینترنتی غیراخلاقی، ضد اسلامی و ضد ارزشهای انقلاب اسلامی و حمایت گسترده از این شبکهها و سایتها با تصویب بودجههای کلان در سراسر جهان، حمایت از عناصر ضد انقلاب در داخل و خارج ایران و تلاش مستقیم برای براندازی نظام در وقایع تیر ۱۳۷۹ و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸ش نمونههای بارز و علنی غرب برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی و براندازی آن است.
البته برخورد غربیها تنها به این اقدامات محدود نشد بلکه بواسطه خوی استکباری خود -که هرگونه پیشرفتی در ایران و سایر کشورهای غیر همفکر جهان سوم را مخالف اهداف شوم خود میدانند- طی چند سال اخیر موضوع اقدامات و پیشرفتهای هستهای ایران را دستاویز و بهانهای برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی قرار داده و سعی دارند تا به هر وسیله و تهدیدات نظامی و غیرنظامی و انواع تحریمها ایران را از پیشرفت در این زمینه منع کنند.
این کشورها طی این چند سال به بهانه عدم اعتمادسازی و تلاش برای دستیابی ایران به سلاحهای هستهای انواع فشارها را بر این کشور تحمیل کردهاند. هرچند تاکنون راه به جایی نبرده و جمهوری اسلامی راه خود را با اقتدار ادامه داده و هر روز شاهد پیشرفتهای چشمگیر در این زمینه هست.
* نتیجهگیری
نگاهی به خصوصیات و ویژگیهای بیان شده در مورد استکبار از دیدگاه قرآن کریم نشان میدهد که غرب و ایالات متحده آمریکا مصداق بارز استکبار جهانیاند. این کشورها همواره خود را نژاد برتر معرفی کرده و با غرور و خودخواهی و استفاده از قدرت و ثروت مادی خود -که حاصل چپاول و استثمار منابع مادی و معنوی کشورهای فقیر آسیایی و آفریقایی است- حق پیشرفت و توسعه را منحصر به خود دانسته و حق حیات در رفاه همراه با استقلال را برای کشورهای دیگر قائل نیستند.
از همان آغاز حرکتهای استعماری، کشورهای غربی، ملتهای ضعیف را مورد استثمار قرار داده و با غارت ثروتها، آنها را ضعیف و ضعیفتر کرده و تحت سلطه قرار دادند. هر زمان ملتی بیدار شد و حرکتی را برای نجات خود از یوغ استکبار انجام داد با تمام توان مورد سرکوب قرار گرفت.
این کشورهای مغرور و فریفته به قدرت پوشالی خود، هماکنون با نظام ناعادلانهای که بر سازمان ملل متحد حاکم کردهاند هر تصمیمی را که به نفع خود بدانند مورد اجرا قرار میدهند.
نمونههایی که ذکر شد، شواهدی است که دال بر روحیه استکباری غرب و در راس آنها ایالات متحده آمریکا دارد و نمیتوان استکبار جهانی را توهم نامید بلکه حقیقتی است که امروز جهان را گرفتار اقدامات خود کرده و با تفکرات و اقدامات ظالمانه، ملتهای مسلمان را درگیر انواع مصائب از گرفتاری در دام مسائل غیراخلاقی گرفته تا آورگی و بیخانمانی و کشتار انسانهای بیگناه در به راهانداختن جنگ و خونریزی نموده است.
پاورقی:
۱- پویا منصور، علی علیه السلام و استکبار، تهران:سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹، چاپ اول، فصل ۱٫
۲- موسوى سیدصمد، استکبار و شیوههاى مبارزه با آن در قرآن، ماهنامه مبلغان، آبان و آذر ۱۳۸۷، شماره ۱۰۹٫